توضیحات
دختر جوانی یک گربه اسرار آمیز را از خطر نجات می دهد.پس از مدتی او هدایایی از طرف پادشاه گربه ها دریافت می کند که خواستار ازدواج او با پسرش است.تنها راه نجات دختر از این دنیا یک گربه است که …
هارو یوشیکا، یک دانش‌آموز دبیرستانی، درگیر روال دلهره‌آور زندگی شده بود تا اینکه شاهزاده لون پادشاهی گربه‌ها را از یک حادثه مرگبار بالقوه نجات داد. برای قدردانی، پادشاه گربه او را با هدایایی پر کرد و به او پیشنهاد داد که همسر لون شود. با این حال، مهارت های ارتباطی ناقص هارو با گربه ها باعث پذیرش تصادفی این پیشنهاد شد.
برای رهایی از این وضعیت گیج کننده، هارو از صدای مرموز کمک گرفت و به دنبال دفتر گربه هدایت شد. قبل از اینکه متوجه شود، او را به زور به همراه یکی از اعضای اداره به پادشاهی گربه ها بردند. بارون هامبرت فون گیکینگن، صاحب دفتر، برای اطمینان از ایمنی آنها، از نزدیک دنبالش رفت.
در حین کاوش در قلمرو گربه ها، هارو به تدریج با محیط اطراف خود سازگار شد و او شروع به نشان دادن ویژگی های گربه مانند کرد. اگر او خیلی طولانی می ماند بدون اینکه خود واقعی خود را پیدا کند، خطر تبدیل شدن به یک گربه برای همیشه وجود داشت. با وجود این، ماجراجویی های او منجر به کشف خود شد و کسب اعتماد به نفس بسیار مورد نیاز او را به عنوان فردی مطمئن تر بازگشت.
برای رهایی از این وضعیت گیج کننده، هارو از صدای مرموز کمک گرفت و به دنبال دفتر گربه هدایت شد. قبل از اینکه متوجه شود، او را به زور به همراه یکی از اعضای اداره به پادشاهی گربه ها بردند. بارون هامبرت فون گیکینگن، صاحب دفتر، برای اطمینان از ایمنی آنها، از نزدیک دنبالش رفت.
در حین کاوش در قلمرو گربه ها، هارو به تدریج با محیط اطراف خود سازگار شد و او شروع به نشان دادن ویژگی های گربه مانند کرد. اگر او خیلی طولانی می ماند بدون اینکه خود واقعی خود را پیدا کند، خطر تبدیل شدن به یک گربه برای همیشه وجود داشت. با وجود این، ماجراجویی های او منجر به کشف خود شد و کسب اعتماد به نفس بسیار مورد نیاز او را به عنوان فردی مطمئن تر بازگشت.
دیدگاه های کاربران